حركت ملي داراي تاثيراتي مهمي بر جامعه و زندگي شخصي انسانهاست كه در اين مقاله به بررسي چند نمونه از اين تاثيرات مي پردازيم تا بلكه يك پنجره و يا زاويه اي ديگري براي تفكروتامل كردن و يا تغيير درنوع اويانئش( آگاهي ملي) ايجاد كرده باشيم.

توجه:

در هر جامعه پيشرفت هر تك تك مردم با پيشرفت كل جامعه رابطه ي مستقيم دارد. يعني اگر يك جامعه پيشرفت مي كند بدان معنا است كه هر تك تك مردم آن جامعه پيشرفت كرده است وبر عكس.

1) تاثير حركت ملي بر اقتصاد افراد:

اقتصاد يك ملت و يك كشور براي پيشرف و توسعه نياز به سه عامل سرمايه گذاري وعزم ملي و كار كارشناسي دارد كه نبود هر يك از اين سه عامل و المان باعث خلل در امر پيشرفت اقتصادي مي شود كه در ميان اين سه عامل عامل عزم ملي از اهميت وافري برخوردار است وقتي يك عزم و پافشاري ملي براي رسيدن به هدفي باشد مي توان گفت كه نيمي از راه گذرانده شده است براي مثال در بازار و بورسهاي بزرگ توليدات و صنايع توليدات و فروشندگاني موفقند كه مشتريان بيشتري داشته باشند و وقتي يك صنعت ملي و وطني به رقابت با صنايع بيگانه و خارجي برمي خيزد باشد كه از لحاظ كيفي ضعيفتر از رقباي خارجي باشد اما چون ملت با آموزشهاي ملي گرايي كه توسط حركت ملي داده شده است به پشتي باني از صنعت وطني مشتريان آن صنعت مي شوند و صنعت وطني را قدرتمند مي سازند

و باعث پيشرفت روز بروز آن مي شوند و صاحبان آن صنعت نيز با فروش توليدات خود كيفيت توليداتشان را نيز افزايش داده و حتي به بازارهاي جهاني نيز نفوذ كرده و باعث ورود ارز به كشور مي شوند. يعني ملت طوري آموزش ببيند كه از كالاها و محصولات ملي و وطني استفاده كنند طولي نمي كشد كه اين صنايع و توليدات به حد بالايي از كيفيت دست خواهند يافت و باعث كشف و فتح بازارهاي جهاني خواهند شد و مي توان نتيجه گرفت كه پيشرفت اقتصادي يك كشور رابطه ي مستقيمي با پيشرفت اقتصادي هر تك تك ملت آن كشور دارد.و اين آموزش به بالا بردن عزم ملي تنها در سايه پيوستن ملت به حركت ملي ميسر مي شود.

2) تاثير حركت ملي در كاهش ناهنجاريهاي اجتماعي:

با توجه به تعريف حركت ملي و منظور از آن و تامل در مفهوم حركت ملي مي توان چنين شرح داد كه كسي كه با حركت ملي آشنا مي شود ويا آن را قبول مي كند به علت شعوري كه از حركت در وي القائ مي شود و حس ملت دوستي كه در او پديدار مي گردد يعني همواره صلاح ملت را در هر كاري مي سنجد و اگر مغاير با صلاح ملتش باشد از انجام آن كارسربازمي زند و هر گز باعث كاري نمي شود كه به ملت و جامعه اش ضرر برساند و مانند يك سرباز هميشه در خدمت وطن و ملت مي باشد و ضرر و منفعت وطن را مانند ضرر و منفعت خود خواهد دانست چگونه مي تواند در جامعه دست به جرم و جنايت بزند چگونه مي تواند حق شخصي را نا حق كند كه به خاطر حقوق همان شخص يك عمر مجادله كرده چگونه مي تواند دست به خريد و فروش مواد مخدر بزند و فرزندان ملت را به نابودي سوق دهد كه خود را يك عمر فدايي و سرباز همان ملت دانسته. همان طور كه مي بينيم كاملا غير منطقي است و بالا بردن درك وآگاهي از حركت ملي به منزله يك نوع سپردار شدن در مقابله با ناهنجاريهاي اجتماعي مي باشد و با افزايش شعور ملي هم بر جامعه و هم بر خود خويشتن نوعي سلامتي و آينده ي روشن تضمين مي كنيم.

3) تاثير حركت ملي بر زندگي شخصي وخصوصي افراد:

آغازگر و مهمترين عامل پيشرفت و پسرفت در زندگي شخصي افراد را مي توان اخلاق و اخلاقيات دانست. يعني يك حريم شخصي و زندگي خصوصي با توجه به اخلاقيات يك شخص مرزبندي مي شود. پس در يك زندگي و حريم شخصي اخلاق نقش مهم و حياتي را بازي مي كند. وقتي يك شخص عشق و دوست داشتن را به حد اعلايي به اوج مي رساند اخلاقيات مثبت وي نيز متناسب با آن به شكوفايي ميرسند و برعكس.

يك ملي گرا و يا شخصي كه با حركت ملي پيوند خورده و آنرا قبول كرده است بارزترين خصوصيت وي دوست داشتن هر تك تك ملت و خاك و وطنش است يعني به يك حد علايي از دوست داشتن دست يافته است و ديگر اخلاقيات مثبت او پا به پاي حس دوست داشتنش به رشد و شكوفايي مي رسند. طبيعي است وقتي مردم را دوست دارد و خود را فدايي مردم مي داند در منزلش همسر و فرزندانش را نيز دوست خواهد داشت و به آنها احترام خواهد گذاشت در محل كار به همكارانش و در كوچه و خيابان به همسايگانش احترام خواهد گذاشت و كمك خواهد كرد و از كارهايي كه باعث رنجش اطرافيان مي گردد خودداري خواهد كرد.

4) تاثير حركت ملي بر روح و روان :

يكي از مهمترين تاثيرات مثبتي كه از حركت ملي برانسان القائ مي شود داشتن يك هدف والا در زندگي است، هدفي كه يك هدف كلي در زندگي يك ميلتچي به حساب مي آيد، يك اميد و يك نگرش به زندگي از يك ديدگاه دورانديشي مي باشد. داشتن هدف در زندگي باعث از بين رفتن ياس و نااميدي در يك شخص مي شود، در جامعه اي مثل جامعه ي ايران (كه آزربايجان نيز بنا به مقتضي زمان جزئ آن حساب مي شود)ياس و نااميدي در بيش از نيمي از آن رخنه كرده و بي هدفي از اهداف مهم اين جامعه شده است. يك هدف والايي چون پيشرفت وطن و مجادله در راه حقوق ملت مي تواند اميدي تازه و باقي در فرد ايجاد كند ودر هر مرحله از زندگي كه به شكست ويا ناتوانايي از لحاظ مادي و يا معنوي رسيد چون هدفي والاتر دارد هرگز نااميد نشده و به مجادله ادامه خواهد داد.

5) تاثيرحركت ملي بر ورزش جامعه:

در موفقيت هر رشته ورزشي خواستن و حس جنگجويي داشتن و تا حد ممكن نپذيرفتن شكست ناپذيري

وباخت در آن رشته ورزشي به علت غرور ملي در ورزشكار،قدرت مجادله وي را تاحد بالايي افزايش مي دهد و اين خواستن و داشتن غرور ملي طولي نمي كشد باعث موفقعيت هايي مي شود در عرصه قهرماني

6) تاثير حركت ملي بر سياست

يك سياست مدار اگر تنها براي مقام و وظيفه اي كه بر عهده اش گذاشته شده حس مسئوليت داشته باشد احتمال شكست خوردن در مذاكرات سياسي با ديگر همتايانش كه هم اكنون با سياست و ديپلماسي خاص و قوي توانسته اند تاقير بسزايي در سياست كشورهاي ديگر و استعمار سياسي داشته باشند، اما اگر سياستمدار همراه با شعور بالاي ملي باشد(متناسب با سمت و مقام بايد شعور ملي بالايي داشته باشد)و هر عمل ويا تصميم و يا مذاكره را با سود وزيان يه وطن و ملتش بسنجد و بجاي منفعت و پست و مقام خود به فكر پيشرفت مملكتش و مردمش باشد بطبع در هر مذاكرات با ديگر همتايان خارجي ويا تصميمات داخلي به آساني تحت تاثير آنها قرار نخواهد يافت و در منفعت و پيشرفت وطنش مسرر خواهد بود.

7) تاثير حركت ملي بر تهاجم فرهنگي

يك ميلتچي( فعال و يا پذيرنده ي حركت ملي)هم به گذشته و هم به آينده و حال با نگرش عميق تر مي نگرد، و هرگز اجازه نمي دهد گذشته ي با افتخار خود و ملتش زير نعل اسبهاي به ظاهر مدرنيته و استعمار فرهنگي كشورهاي اطراف او له و از بين برود بلكه سعي در حفظ فرهنگ وسنن آبا و اجداد خود مي گردد و به علت ملي گرا بودن و توسعه دادن فرهنگ غني ملتش باعث صودور كردن فرهنگ خود بر ديگركشورها نيز مي گردد.

Bizim-yol 90.4.20

گؤنده ر